سلام بر امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه

khaterat12.blog.ir

خاطره شهید ابراهیم اصغری-قزوین

دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۱:۱۱ ب.ظ

⌛️ سالروز عملیات کربلایی ۴


#بخوانید 👇👇


🔴 #در_دل_دشمن 

⚪️ خاطره ای هولناک و نفس گیر👇


 عجیب و شنیدنی از سردار بسیجی ، غواص شهید #ابراهیم_اصغری 

در #عملیات_کربلای_۴ :


🖌... چند روزی به آغاز عملیات کربلای چهار مانده بود. شهید ابراهیم اصغری، کادر اطلاعات--عملیات لشگر عاشورا؛ نگران از لو رفتن معبرهای عملیات بود. از تاریکی شب استفاده کرد و تک و تنها وارد رودخانه اروند شد. برخلاف جریان آب شنا کرده و برای شناسایی خطوط دشمن به سمت مواضع آنان رفت.


آرام و بی صدا معبرها، موانع و استحکامات دشمن را یک به یک از نظر می گذراند و بررسی می کرد تا اینکه به روبروی کارخانه پتروشیمی عراق در نزدیک بصره رسید، به سرش زد که سری هم به داخل کارخانه زده و از محل استقرار نیروهای دشمن و مواضع و تجهیزات شان اطلاعاتی به دست آورد.


با احتیاط از آب خارج شد و تجهیزات غواصی را گوشه‌ای پنهان کرده و آرام و بی سر و صدا وارد محوطه کارخانه شده و تا پاسی از شب ، همه جای کارخانه را حسابی گشته و با دقت به گوشه،گوشه اش سرک کشید و از محل تجمع و سنگرهای دفاعی و اجتماعی عراقی ها اطلاعات لازم را برداشت و عکس برداری کرد و نزدیکی های سحر برای بازگشت به سمت ساحل رودخانه آمد .


باید پیش از روشن شدن هوا و شروع جذر آب، بر می‌گشت. لب رودخانه، آماده حرکت  شد که یکدفعه سر و کله قایق های گشتی‌ عراق پیدا شده که با نورافکن، ساحل و اطراف خطوط دفاعی و داخل موانع را می گشتند!!!


اوضاع اصلاً خوب نبود ، اگر گیر عراقی‌ها می‌افتاد ، کارش تمام بود و عملیات هم حتماً لو می‌رفت ، چاره ای نداشت ، باید تا رفتن نیروهای گشتی پنهان می شد ، سریع عقب کشیده و در زیر یکی از خودروهای پارک شده در داخل کارخانه پناه گرفته و با دلهره فراوان منتظر آرام شدن اوضاع شد .


عراقی ها دست بردار نبودند و یکسره داخل موانع و ساحل رودخانه را بررسی کرده و بالا و پائین می رفتند ، لحظه به لحظه رنگ آسمان در حال تغییر بود و روشنایی داشت جای تاریکی را می گرفت .


انتظار طولانی شده و کم کم هوا روشن شد و دیگر امکان به آب زدن و برگشتن کاملآ از میان رفت ، چاره ای نبود، باید در همان اطراف جان پناهی امن یافته و تا فرارسیدن تاریکی شب از نظرها پنهان می شد ، فوری جستی زد و به داخل محوطه پتروشیمی برگشته و با احتیاط به دنبال جایی خلوت و مطمئن برای پنهان شدن برگشت.

عراقی ها دیگر بیدار شده و در محوطه کارخانه مشغول رفت و آمد هستند ، اوضاع بسیار خطرناک بود. آنها  بقدری زیاد بودند که به هر طرف رو می کردی با تعدادی از آنها روبرو می شدی!! او  بالاخره به یکی از دودکش‌های بزرگ و بلند کارخانه رسیده و شتابان داخلش خزیده و بعد از وارسی داخل آن و بالا رفتن از پله های فلزی ، یک جای مناسب با دید کافی در اواسط دودکش پیدا کرد و مستقر شد .


تا رسیدن شب و بالا آمدن آب ، زمان زیادی باقی مانده بود و باید به نحوی خودش را مشغول می کرد. ابتدا سوراخی در بدنه دودکش پیدا کرد که کاملاً به محوطه پتروشیمی دید داشت و بخوبی می توانست تحرکات عراقی ها را ببیند ، مدتی با دوربین، زوایای مختلف کارخانه و رفت و آمد نیروهای دشمن را نگاه کرد، یادداشت برداشته و عکس می گرفت. تا اینکه آرام آرام چشمان خسته اش بسته شد و به خواب رفت.


بعداز ظهر با سر و صدای نیروهای عراقی که برای دیدن فیلم، مقابل درب سینمای پتروشیمی جمع شده اند بیدار شد و مشغول تماشای شلوغ کاری و مسخره بازی های سربازان عراقی!!


لوله فلزی دودکش با کوچکترین حرکتی نالان شده و سر و صدا می کرد. سعی کرد از جا نجنبد و بی حرکت، نماز ظهر و عصر  را سرجایش خواند....و دوباره بخواب رفت.


غروب آفتاب با نسیم خنک اروندرود بیدار شد و بعد از خواندن نماز قصد خروج از پناهگاه کرد. از تاریکی شب استفاده نمود و سریع خود را به رودخانه اروند رسانیده و به آب زد .


عرض رودخانه را شنا کرد و وقتی به موقعیت خودی رسید، با چهره‌های نگران و متعجب همسنگران و همرزمانش مواجه شد...

او شروع به شرح ماوقع کرد و به آنها  توضیح داد که علت بازنگشتنش در آن شب چه بود!!!!


▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️

🌷غواص خط شکن لشگر ۳۱ عاشورا،  شهید ابراهیم اصغری، از رزمندگان و فرماندهان حماسه ساز #استان_زنجان در دوران #دفاع_مقدس


وی در عملیات بعدی (کربلایی پنج) مزد جهاد فی سبیل الله خویش را گرفت و هم آغوش ملائک تا محضر دوست پر کشید🕊🕊


(راوی: همرزم شهید)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۱۰/۰۳
منتظران امام زمان عج

خاطره شهید ابراهیم اصغری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی